خاطرات حجتالاسلام دارابي از عملکرد خود در سازمان تبلیغات
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۳۸۷۳۶
به گزارش حوزه سایر رسانه ها خبرگزاری تقریب، حجتالاسلام علي دارابي را بايد از «سابقون» سازمان تبليغات اسلامي دانست كه سابقه چند دهه حضور و خدمت در سنگرهاي مختلف سازمان را دارد. مسئول گزینش استان تهران، نماینده سازمان تبليغات در وزارت راه وترابری، مسئول مدارس علوم و معارف اسلامی «صدرا»، مدیرکل دفتر برنامهریزی آموزشهای تخصصی سازمان، مدیرکل امور مجلس سازمان و معاون امور استانها و مجلس، برخي از مسئوليتهاي او در سازمان محسوب ميشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجتالاسلام دارابي كه متولد 13 آذر 1348 در محله نازي آباد تهران است خود را محصول سازمان تبليغات اسلامي ميداند چون پس از طي تحصیلات حوزوی مقدمات و سطح در تهران، فعاليت علمي خود را در مجموعه مدارس علميهاي كه آيتالله احمد جنتي متولي آن بودند پشت سر گذاشته و پس از آن وارد سازمان شده است. او كه در حال حاضر به عنوان مشاور ریيس سازمان، همچنان مشغول خدمترساني است، خارج فقه را نزد مقام معظم رهبری پشت سر گذاشته و از نظر تحصيلات دانشگاهی، کارشناسی ارشد تاریخ و تمدن از دانشگاه تهران دارد.
باوجود همه اين سوابق، بهانه ما براي گفتوگو با اين روحاني موجه و خوش سخن، مسئوليتي است كه وي بيست و اندي سال پيش در سازمان داشته؛ حجتالاسلام علي دارابي مسئول روابط عمومی سازمان تبليغات اسلامي بوده و اين موضوع باعث شد پاي صحبتها و خاطراتش بنشينيم.
آغاز همكاري با سازمان تبليغات
پس از طي تحصیلات حوزوی مقدمات و سطح در تهران براي طي تحصيلات عالي حوزوي، رهسپار قم شدم. در آن زمان در حوزه علمیه خواهران تدريس ميكردم که این امر موجب ورود من به سازمان تبلیغات اسلامی شد. در آن مطقع به قصد معاونت فرهنگی سازمان تبليغات استان تهران، خدمت مرحوم شمس الدین نجفی رسيدم. آمدم تهران، لیکن یکی از دوستان که مسئولیت گزینش را برعهده داشت ميخواست برود و قرار بود یک نفر جایگزین انتخاب کند، این خوشانصاف هم بيخبر، مرا معرفی کرد و من یکباره متوجه شدم که حکم من در سازمان به عنوان مسئول گزینش استان تهران ثبت شده، در حالی که خودم را برای همکاری در حوزه فرهنگی آماده کرده بودم. البته گزینش هم امر مهمی است ولي فارغ از ارزشگذاری، با روحيه من تفاوت داشت.
پس از آن مشغول تدريس در حوزه علميه كوثر تهران شدم و در سال 74 به عنوان نماينده سازمان تبليغات به وزارت راه و ترابري رفتم. در نیمه دوم دهه 70 حاجآقا سعیدی، قائم مقام وقت سازمان از من دعوت کردند که همکاریمان را در سازمان دنبال كنم؛ چون درخشش خوبی در وزارت راه ایجاد شد و همکاریهای موثر و خوبی شكل گرفته بود، زمینهساز شد که در دوره رياست حجتالاسلام محمدی عراقی وارد ستاد مرکزی سازمان تبلیغات اسلامي شوم و در نیمه دوم دهه 70 حقیر عهدهدار مسئولیت روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی شدم.
روزهاي سخت در دوره سازندگي و اصلاحات
تا آن زمان سابقه نداشت که يك روحانی عهده دار مسئولیت روابط عمومی سازمان تبليغات شود ولي در سن ۲۷ سالگی اين مسئولیت به من سپرده شد. در آن زمان رویکرد ما در روابط عمومی، طبیعتا سنتی بود و اهتمامی که داشتيم متوجه مقوله اطلاع رسانی بود و سخنگویی کردن از آنچه که در سازمان تبلیغات اسلامی اتفاق میافتاد. حساسیت بالای حاج آقای محمدی عراقی نسبت به رویدادهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در آن مقطع تاریخی از انقلاب اسلامی، اقتضا میکرد که روابط عمومی از یک پویایی محتوایی برخوردار باشد تا بتواند در بزنگاهها نسبت به صدور بیانیه و همچنین اطلاعیههایی که سازمان تبلیغات اسلامی در مناسبتهای دینی و سایر مناسبتهای سیاسی و اجتماعی باید حاضر میدان میبود عملیات فرهنگی خودش را انجام بدهد و از ورزيدگي خاصي برخوردار باشد.
آن دهه به لحاظ جریانهای سیاسی سازندگی و اصلاحات و ادبیات رایج در جریان دوم خرداد فضای خاصی داشت. بعضی از جرائد کشور با ما زاویه پیدا کرده بودند و خیلی زمان برد که بتوانیم آنها را توجیه کنیم سازمان تبلیغات اسلامی حرکت فرهنگی و دینی دارد و فراجناحی است و اساسا به عنوان نهادي فرهنگی که زیر مجموعه دفتر مقام معظم رهبری فعاليت ميكند موضع سياسي و جناحي خاصي ندارد.
شايد امروز فعاليت ما در آن دوره به ظاهر سهل و ممتنع باشد اما روزهاي بسیارسختي را در مواجهه با سردبیرانی پشت سر گذاشتيم که بسیار سرسخت بودند و اصلا از موضع خودشان به راحتی کوتاه نمی آمدند؛ علیرغم این که ما هم در حقانیتمان ذرهای شک نداشتیم چون اصلا بحث سیاسی نميكرديم. لذا از این جهت کار برای ما دشوار بود ولی در نگاه کلی بايد از مجموعه جرائد رسمی کشور در دهه هفتاد سپاسگزاری کنم که الحق و الانصاف همکاری خوبي با سازمان تبلیغات اسلامی داشتند. سازمان تبلیغات در بزنگاههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور سریع و بموقع اعلام موضع میکرد و این رويه، سازمان را برسر زبانها انداخته بود.
پوسترهايي كه هنوز ديده ميشوند
بحمدالله هیچگاه ویترین کتاب سازمان در هیچ زمانی خالی نبوده و در آن مقطع نيز طبیعتا چاپ کتب ادعیه، قرآن کریم و همچنین کتب مربوط به حوزه بهرهمندی از مناسبتهای دینی از وظايفي بود که ما انجام میدادیم ولي آنچه به عنوان توقع در آن زمان از سازمان تبليغات و روابط عمومي آن ميرفت، توزیع اقلام تبلیغاتی مثل پرچم و پوستر و امثالهم بود كه تقریبا جزء برندهای آن زمان محسوب ميشد.
خاطرم هست که هر اداره تبلیغات اسلامی در مناسبتهاي مختلف یک پوستر یا پرچم اهدا میکرد و اين موضوع تبديل به مطالبه عمومی شده بود. اگر در مناسبتی این اتفاق رخ نمیداد، اظهار ميشد که چرا سازمان تبلیغات اسلامی به رسالت خودش عمل نکرده است؟ حتی مثلا به مناسبت ایام الله دهه فجر که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی عهده دار آن بود باز هم از سازمان متوقع بودند که چرا حمایت نكرده و مثلا پوستر ندارد. خاطرم هست که در آن ایام يك خورشید گرفتگی واقع شد و جریان اقامه نماز آیات در ادارات و سازمانها در وقت اداری پيش آمد. ما پوستری سریع چاپ کردیم که کیفیت خواندن نماز آيات را نشان ميداد و قبل از آن مناسبت، آن را بين سازمانها، وزارتخانهها، مساجد و... توزیع کردیم. گاهی اوقات كه به برخي نمازخانهها ميروم، میبینم هنوز آن پوستر در آنجا نگهداری ميشود.
امروز الحمدالله ویترین سازمان مشحون از محصولات بسیار متنوع، زیبا و جذاب، چه در فضای حقیقی، چه در فضای مجازی و چه در ساحت شبکههای اجتماعی است ولي در دهه هفتاد سازمان یک ویترین خیلی موجه از منشورات سازمانی و بعضا اقلام تبلیغی داشت که به ارگانها، هیاتهاي مذهبی و تشکلات دینی تقدیم میكرد.
وقتي آقاي قرائتي عصباني شد.
روابط عمومی در دهه هفتاد شکل و شمایل خیلی متفاوتي با امروز داشت. يكي از مهمترين فعاليتهاي تبليغاتي پارچهنويسي بود و ما در آن مقطع بخش خطاطی داشتیم که دو عزیز خطاط و گاهي بيشتر، سخنان حضرت امام، مقام معظم رهبری و يا موضوعات ديگر را در كارگاهشان مينوشتند. در آن مقطع، روابط عمومی هم امر برنامهریزی و هم اجرا را هم زمان دنبال میکرد و یک فشار مضاعف به دوستان میآمد؛ ابزار و وسایل هم آنقدر پیشرفته نبود و از حداقلها استفاده میکردیم. هميشه بوی رنگ در اتاق میپیچید و فضای مار ا پارچهها ميگرفت.
خاطرم هست طاق نصرتی به مناسبت آغاز ماه رجب مقابل ساختمان مرکزی سازمان قرار داده بودیم و عبارت «اين الرجبيون» را دوستان با خطي زيبا بر سر آن نوشته بودند. یک روز دوستان دفتر ریاست تماس گرفتند كه سريع خود را به دفتر حاج آقای عراقی برسانم. گفتند: «آقای قرائتی آمده و عصبانی هستند».
به دفتر رياست رفتم. آقاي قرائتي گفتند: «دارابی شما هستید؟»، گفتم: «بله»، گفتند: «این چیه نوشتید روی طاق نصرت؟» گفتم: «یعنی کجایند اهالی رجب؟» گفتند: «آها، همین رو بنویسید؛ آن رانندهاي كه عبور ميكند بايد متوجه شود اينجا چه نوشته شده است.» با اين كه اين عبارت بسيار معروف است و زياد بكار ميرود ولي براي آن كه از آقاي قرائتي رفع كدورت شود، به دوستان خطاط گفتيم كه آن را تغيير دهند.
مبارزه با دخانيات در ميدان فلسطين
يكي از مسائل مهم روابط عمومي سازمان تبليغات اسلامي در آن مقطع، مديريت برخورد با حوزه هنري بود. همانطور كه ميدانيد حوزه هنری یک داعیه استقلال در زمانهای مختلف داشته است اما ما سعی مان بر ايجاد يك محیط تعاملی بود. با اين حال اتفاقاتي از ناحيه همسنگران ما در حوزه هنري صورت ميگرفت كه به صورت جرم ناکرده بر گردن ما میافتاد و یک مقدار برای سازمان تبليغات ایجاد هزینه میکرد.
يادم است دقیقا در سال ۷۷ جریان انحصار توزیع سیگار، براي استقلال مالي حوزه مطرح بود و از اين جهت جمعیت مبارزه با دخانیات مقابل سازمان تبليغات در میدان فلسطین تجمع كردند و قصد داشتند تابوتی را كه به شکل سیگار درست کرده بودند به صورت نمادین آتش بزنند. دوستان حراست به من خبر دادند كه چه نشستهای که اینجا بساطی پهن شده است؛ دیدم از بخشهای مختلف آمدهاند؛ برخي نمایندگان جرائد رسمی کشور هم آمده بودند گزارش تهیه كنند. به دوستانی که تجمع كرده بودند گفتم: «اینجا سازمان تبلیغات اسلامی است، آنچه شما شنیدهاید مربوط به حوزه هنری است.» كلی آن عزیزان را توجیه کردیم که اگر هم شکایتی دارند و ميخواهند تجمع كنند، بروند مقابل حوزه هنری انجام بدهند. چرا ما آش نخورده و دهان سوخته شويم؟ با اين وجود در آن مقطع برخی از روزنامهها به ما تاختند و از اين تجمع تصویر برداشتند.
دكوري كه بردند
سازمان تبلیغات اسلامی باوجود آن كه یک نهاد ریشهدار در بطن مردم است و با بهرهگیری از تمامی ظرفیتهای مردمی کارهای خودش را پیش میبرد، اما در برخي مقاطع تاریخی با یکسری از محرومیتها مواجه بود از جمله روابط عمومی سازمان در آن مقطع كه خاطرم هست وقتی طرح نوسازی و بهسازی روابط عمومی را حدود ۱۶ میلیون تومان برآورد کرده بودیم، دوستان گفتند كه شدني نيست.
روابط عمومي آن زمان صرفا يك دوربين تصويربرداري «ام 8000» دراختيار داشت كه كيفيت آن طوري نبود كه قابل پخش از تلويزيون باشد. دوربين بهتري ميخواستيم كه بودجه آن فراهم نبود. با تمام اين احوال با روحیه توکل و مجاهدت و تلاش و خدمت بیمنت، زمینه ای آماده شده بود که ما كارهاي ماندگاري را به نتيجه برسانيم.
فراموش نمیکنم که دوستان ما براي برگزاری اجلاس دوسالانه بررسی ابعاد وجودی حضرت مهدی (عج) دکوری زيبا و درجه يك طراحی کردند که تیم حفاظت رئیس جمهور وقت، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی پس از مراسم آن را با خود بردند. ما ابزار زيادی نداشتیم اما با حداقلها سعی میکردیم به کیفیتي بالنده و برتر برسيم.
مستندي كه لذت داشت.
اگرچه كار ما در روابط عمومي سازمان دشوار بود اما در استانها اين دشواري بيشتر هم ميشد. با اين حال همكاران ما كارهاي بسيار فاخري انجام ميدادند. خاطره شیرین من از آن دوره به پخش فیلم مستندی از تلويزيون مربوط ميشود كه گوشهاي از عملکرد سازمان تبلیغات در استانها را نشان ميداد. وقتی این فیلم که با همکاری دوستانمان در حوزه هنري به ثمر نشسته بود، پخش شد ؛ خیلی لذت بردم.
تصور میکنم سال ۷۹ بود که این اتفاق افتاد و فیلم مستند «راهیان چشمه نور» که به معرفی عملکرد یک روحانی مستقر میپرداخت، روي آنتن رفت. روحانی مستقر در دهه هفتاد جزء درخشانترین عملیاتهاي فرهنگی و تبلیغی سازمان محسوب ميشد، به اين صورت كه در روستاها و در مناطق محروم یک روحانی استقرار مييافت هم برای ماموریت تبلیغی و هم برای ماموریتهاي فرهنگی و اجتماعی يا ارائه مشاوره و خدمت رسانی. از اين كه به زبان هنر این گزارش ارائه ميشد برای من خیلی جذاب بود به گونهای که یادم هست به تکتک مدیران استانی زنگ زدم و تاکید کردم حتما آن را ببینند و نقطه نظرات خود را اعلام كنند.
وظايف يك سازمان خدوم
اگر به حکمهاي مقام معظم رهبری دقت كنيم که در حقیقت میشود آن را نقشه راه روسای سازمان تبلیغات اسلامی دانست؛ ميبينيم كه حضرت آقا سازمان تبليغات را یک سازمان خدوم معرفی فرمودهاند که این سازمان خدوم و با ارزش، از کارایی خوبی برخوردار است. با اين حال نیاز دارد با هوشمندی تمام نسبت به دشمنیهای اردوگاه استکبار با اسلام ناب، تلاش بی امانی داشته باشد و کمر به تبیین حقایق اسلام ببندد و آیین نجات بخش آن را معرفی كند.
تقويت روابط رياست و پرسنل
يكي از وظايف روابط عمومي، تنظیم روابط مربوط به حوزه ریاست و پرسنل است كه به این موضوع بايد بيشتر توجه شود؛ این حلقه واسط خیلی مهم است؛ باتوجه به اهتمامي كه حاجآقاي قمي نسبت به جهاد تبيين در اين چند ماه اخير داشتهاند بايد ديگر همكاران سازمان هم خود را جهادگر عرصه تبیین بدانند؛ بالاخره همه ما سرباز سازمان هستیم و در این عرصه بايد کمک کار باشيم. همچنين لازم است برنامههايي مانند آنچه در تجلیل از آزادگان سازمان با حضور حاج آقای قمی صورت گرفت، تقويت شود.
حجتالاسلام علي دارابي را بايد از «سابقون» سازمان تبليغات اسلامي دانست كه سابقه چند دهه حضور و خدمت در سنگرهاي مختلف سازمان را دارد. مسئول گزینش استان تهران، نماینده سازمان تبليغات در وزارت راه وترابری، مسئول مدارس علوم و معارف اسلامی «صدرا»، مدیرکل دفتر برنامهریزی آموزشهای تخصصی سازمان، مدیرکل امور مجلس سازمان و معاون امور استانها و مجلس، برخي از مسئوليتهاي او در سازمان محسوب ميشوند.
حجتالاسلام دارابي كه متولد 13 آذر 1348 در محله نازي آباد تهران است خود را محصول سازمان تبليغات اسلامي ميداند چون پس از طي تحصیلات حوزوی مقدمات و سطح در تهران، فعاليت علمي خود را در مجموعه مدارس علميهاي كه آيتالله احمد جنتي متولي آن بودند پشت سر گذاشته و پس از آن وارد سازمان شده است. او كه در حال حاضر به عنوان مشاور ریيس سازمان، همچنان مشغول خدمترساني است، خارج فقه را نزد مقام معظم رهبری پشت سر گذاشته و از نظر تحصيلات دانشگاهی، کارشناسی ارشد تاریخ و تمدن از دانشگاه تهران دارد.
باوجود همه اين سوابق، بهانه ما براي گفتوگو با اين روحاني موجه و خوش سخن، مسئوليتي است كه وي بيست و اندي سال پيش در سازمان داشته؛ حجتالاسلام علي دارابي مسئول روابط عمومی سازمان تبليغات اسلامي بوده و اين موضوع باعث شد پاي صحبتها و خاطراتش بنشينيم.
آغاز همكاري با سازمان تبليغات
پس از طي تحصیلات حوزوی مقدمات و سطح در تهران براي طي تحصيلات عالي حوزوي، رهسپار قم شدم. در آن زمان در حوزه علمیه خواهران تدريس ميكردم که این امر موجب ورود من به سازمان تبلیغات اسلامی شد. در آن مطقع به قصد معاونت فرهنگی سازمان تبليغات استان تهران، خدمت مرحوم شمس الدین نجفی رسيدم. آمدم تهران، لیکن یکی از دوستان که مسئولیت گزینش را برعهده داشت ميخواست برود و قرار بود یک نفر جایگزین انتخاب کند، این خوشانصاف هم بيخبر، مرا معرفی کرد و من یکباره متوجه شدم که حکم من در سازمان به عنوان مسئول گزینش استان تهران ثبت شده، در حالی که خودم را برای همکاری در حوزه فرهنگی آماده کرده بودم. البته گزینش هم امر مهمی است ولي فارغ از ارزشگذاری، با روحيه من تفاوت داشت.
پس از آن مشغول تدريس در حوزه علميه كوثر تهران شدم و در سال 74 به عنوان نماينده سازمان تبليغات به وزارت راه و ترابري رفتم. در نیمه دوم دهه 70 حاجآقا سعیدی، قائم مقام وقت سازمان از من دعوت کردند که همکاریمان را در سازمان دنبال كنم؛ چون درخشش خوبی در وزارت راه ایجاد شد و همکاریهای موثر و خوبی شكل گرفته بود، زمینهساز شد که در دوره رياست حجتالاسلام محمدی عراقی وارد ستاد مرکزی سازمان تبلیغات اسلامي شوم و در نیمه دوم دهه 70 حقیر عهدهدار مسئولیت روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی شدم.
روزهاي سخت در دوره سازندگي و اصلاحات
تا آن زمان سابقه نداشت که يك روحانی عهده دار مسئولیت روابط عمومی سازمان تبليغات شود ولي در سن ۲۷ سالگی اين مسئولیت به من سپرده شد. در آن زمان رویکرد ما در روابط عمومی، طبیعتا سنتی بود و اهتمامی که داشتيم متوجه مقوله اطلاع رسانی بود و سخنگویی کردن از آنچه که در سازمان تبلیغات اسلامی اتفاق میافتاد. حساسیت بالای حاج آقای محمدی عراقی نسبت به رویدادهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در آن مقطع تاریخی از انقلاب اسلامی، اقتضا میکرد که روابط عمومی از یک پویایی محتوایی برخوردار باشد تا بتواند در بزنگاهها نسبت به صدور بیانیه و همچنین اطلاعیههایی که سازمان تبلیغات اسلامی در مناسبتهای دینی و سایر مناسبتهای سیاسی و اجتماعی باید حاضر میدان میبود عملیات فرهنگی خودش را انجام بدهد و از ورزيدگي خاصي برخوردار باشد.
آن دهه به لحاظ جریانهای سیاسی سازندگی و اصلاحات و ادبیات رایج در جریان دوم خرداد فضای خاصی داشت. بعضی از جرائد کشور با ما زاویه پیدا کرده بودند و خیلی زمان برد که بتوانیم آنها را توجیه کنیم سازمان تبلیغات اسلامی حرکت فرهنگی و دینی دارد و فراجناحی است و اساسا به عنوان نهادي فرهنگی که زیر مجموعه دفتر مقام معظم رهبری فعاليت ميكند موضع سياسي و جناحي خاصي ندارد.
شايد امروز فعاليت ما در آن دوره به ظاهر سهل و ممتنع باشد اما روزهاي بسیارسختي را در مواجهه با سردبیرانی پشت سر گذاشتيم که بسیار سرسخت بودند و اصلا از موضع خودشان به راحتی کوتاه نمی آمدند؛ علیرغم این که ما هم در حقانیتمان ذرهای شک نداشتیم چون اصلا بحث سیاسی نميكرديم. لذا از این جهت کار برای ما دشوار بود ولی در نگاه کلی بايد از مجموعه جرائد رسمی کشور در دهه هفتاد سپاسگزاری کنم که الحق و الانصاف همکاری خوبي با سازمان تبلیغات اسلامی داشتند. سازمان تبلیغات در بزنگاههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور سریع و بموقع اعلام موضع میکرد و این رويه، سازمان را برسر زبانها انداخته بود.
پوسترهايي كه هنوز ديده ميشوند
بحمدالله هیچگاه ویترین کتاب سازمان در هیچ زمانی خالی نبوده و در آن مقطع نيز طبیعتا چاپ کتب ادعیه، قرآن کریم و همچنین کتب مربوط به حوزه بهرهمندی از مناسبتهای دینی از وظايفي بود که ما انجام میدادیم ولي آنچه به عنوان توقع در آن زمان از سازمان تبليغات و روابط عمومي آن ميرفت، توزیع اقلام تبلیغاتی مثل پرچم و پوستر و امثالهم بود كه تقریبا جزء برندهای آن زمان محسوب ميشد.
خاطرم هست که هر اداره تبلیغات اسلامی در مناسبتهاي مختلف یک پوستر یا پرچم اهدا میکرد و اين موضوع تبديل به مطالبه عمومی شده بود. اگر در مناسبتی این اتفاق رخ نمیداد، اظهار ميشد که چرا سازمان تبلیغات اسلامی به رسالت خودش عمل نکرده است؟ حتی مثلا به مناسبت ایام الله دهه فجر که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی عهده دار آن بود باز هم از سازمان متوقع بودند که چرا حمایت نكرده و مثلا پوستر ندارد. خاطرم هست که در آن ایام يك خورشید گرفتگی واقع شد و جریان اقامه نماز آیات در ادارات و سازمانها در وقت اداری پيش آمد. ما پوستری سریع چاپ کردیم که کیفیت خواندن نماز آيات را نشان ميداد و قبل از آن مناسبت، آن را بين سازمانها، وزارتخانهها، مساجد و... توزیع کردیم. گاهی اوقات كه به برخي نمازخانهها ميروم، میبینم هنوز آن پوستر در آنجا نگهداری ميشود.
امروز الحمدالله ویترین سازمان مشحون از محصولات بسیار متنوع، زیبا و جذاب، چه در فضای حقیقی، چه در فضای مجازی و چه در ساحت شبکههای اجتماعی است ولي در دهه هفتاد سازمان یک ویترین خیلی موجه از منشورات سازمانی و بعضا اقلام تبلیغی داشت که به ارگانها، هیاتهاي مذهبی و تشکلات دینی تقدیم میكرد.
وقتي آقاي قرائتي عصباني شد
روابط عمومی در دهه هفتاد شکل و شمایل خیلی متفاوتي با امروز داشت. يكي از مهمترين فعاليتهاي تبليغاتي پارچهنويسي بود و ما در آن مقطع بخش خطاطی داشتیم که دو عزیز خطاط و گاهي بيشتر، سخنان حضرت امام، مقام معظم رهبری و يا موضوعات ديگر را در كارگاهشان مينوشتند. در آن مقطع، روابط عمومی هم امر برنامهریزی و هم اجرا را هم زمان دنبال میکرد و یک فشار مضاعف به دوستان میآمد؛ ابزار و وسایل هم آنقدر پیشرفته نبود و از حداقلها استفاده میکردیم. هميشه بوی رنگ در اتاق میپیچید و فضای مار ا پارچهها ميگرفت.
خاطرم هست طاق نصرتی به مناسبت آغاز ماه رجب مقابل ساختمان مرکزی سازمان قرار داده بودیم و عبارت «اين الرجبيون» را دوستان با خطي زيبا بر سر آن نوشته بودند. یک روز دوستان دفتر ریاست تماس گرفتند كه سريع خود را به دفتر حاج آقای عراقی برسانم. گفتند: «آقای قرائتی آمده و عصبانی هستند».
به دفتر رياست رفتم. آقاي قرائتي گفتند: «دارابی شما هستید؟»، گفتم: «بله»، گفتند: «این چیه نوشتید روی طاق نصرت؟» گفتم: «یعنی کجایند اهالی رجب؟» گفتند: «آها، همین رو بنویسید؛ آن رانندهاي كه عبور ميكند بايد متوجه شود اينجا چه نوشته شده است.» با اين كه اين عبارت بسيار معروف است و زياد بكار ميرود ولي براي آن كه از آقاي قرائتي رفع كدورت شود، به دوستان خطاط گفتيم كه آن را تغيير دهند.
مبارزه با دخانيات در ميدان فلسطين
يكي از مسائل مهم روابط عمومي سازمان تبليغات اسلامي در آن مقطع، مديريت برخورد با حوزه هنري بود. همانطور كه ميدانيد حوزه هنری یک داعیه استقلال در زمانهای مختلف داشته است اما ما سعی مان بر ايجاد يك محیط تعاملی بود. با اين حال اتفاقاتي از ناحيه همسنگران ما در حوزه هنري صورت ميگرفت كه به صورت جرم ناکرده بر گردن ما میافتاد و یک مقدار برای سازمان تبليغات ایجاد هزینه میکرد.
يادم است دقیقا در سال ۷۷ جریان انحصار توزیع سیگار، براي استقلال مالي حوزه مطرح بود و از اين جهت جمعیت مبارزه با دخانیات مقابل سازمان تبليغات در میدان فلسطین تجمع كردند و قصد داشتند تابوتی را كه به شکل سیگار درست کرده بودند به صورت نمادین آتش بزنند. دوستان حراست به من خبر دادند كه چه نشستهای که اینجا بساطی پهن شده است؛ دیدم از بخشهای مختلف آمدهاند؛ برخي نمایندگان جرائد رسمی کشور هم آمده بودند گزارش تهیه كنند. به دوستانی که تجمع كرده بودند گفتم: «اینجا سازمان تبلیغات اسلامی است، آنچه شما شنیدهاید مربوط به حوزه هنری است.» كلی آن عزیزان را توجیه کردیم که اگر هم شکایتی دارند و ميخواهند تجمع كنند، بروند مقابل حوزه هنری انجام بدهند. چرا ما آش نخورده و دهان سوخته شويم؟ با اين وجود در آن مقطع برخی از روزنامهها به ما تاختند و از اين تجمع تصویر برداشتند.
دكوري كه بردند
سازمان تبلیغات اسلامی باوجود آن كه یک نهاد ریشهدار در بطن مردم است و با بهرهگیری از تمامی ظرفیتهای مردمی کارهای خودش را پیش میبرد، اما در برخي مقاطع تاریخی با یکسری از محرومیتها مواجه بود از جمله روابط عمومی سازمان در آن مقطع كه خاطرم هست وقتی طرح نوسازی و بهسازی روابط عمومی را حدود ۱۶ میلیون تومان برآورد کرده بودیم، دوستان گفتند كه شدني نيست.
روابط عمومي آن زمان صرفا يك دوربين تصويربرداري «ام 8000» دراختيار داشت كه كيفيت آن طوري نبود كه قابل پخش از تلويزيون باشد. دوربين بهتري ميخواستيم كه بودجه آن فراهم نبود. با تمام اين احوال با روحیه توکل و مجاهدت و تلاش و خدمت بیمنت، زمینه ای آماده شده بود که ما كارهاي ماندگاري را به نتيجه برسانيم.
فراموش نمیکنم که دوستان ما براي برگزاری اجلاس دوسالانه بررسی ابعاد وجودی حضرت مهدی (عج) دکوری زيبا و درجه يك طراحی کردند که تیم حفاظت رئیس جمهور وقت، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی پس از مراسم آن را با خود بردند. ما ابزار زيادی نداشتیم اما با حداقلها سعی میکردیم به کیفیتي بالنده و برتر برسيم.
مستندي كه لذت داشت
اگرچه كار ما در روابط عمومي سازمان دشوار بود اما در استانها اين دشواري بيشتر هم ميشد. با اين حال همكاران ما كارهاي بسيار فاخري انجام ميدادند. خاطره شیرین من از آن دوره به پخش فیلم مستندی از تلويزيون مربوط ميشود كه گوشهاي از عملکرد سازمان تبلیغات در استانها را نشان ميداد. وقتی این فیلم که با همکاری دوستانمان در حوزه هنري به ثمر نشسته بود، پخش شد ؛ خیلی لذت بردم.
تصور میکنم سال ۷۹ بود که این اتفاق افتاد و فیلم مستند «راهیان چشمه نور» که به معرفی عملکرد یک روحانی مستقر میپرداخت، روي آنتن رفت. روحانی مستقر در دهه هفتاد جزء درخشانترین عملیاتهاي فرهنگی و تبلیغی سازمان محسوب ميشد، به اين صورت كه در روستاها و در مناطق محروم یک روحانی استقرار مييافت هم برای ماموریت تبلیغی و هم برای ماموریتهاي فرهنگی و اجتماعی يا ارائه مشاوره و خدمت رسانی. از اين كه به زبان هنر این گزارش ارائه ميشد برای من خیلی جذاب بود به گونهای که یادم هست به تکتک مدیران استانی زنگ زدم و تاکید کردم حتما آن را ببینند و نقطه نظرات خود را اعلام كنند.
وظايف يك سازمان خدوم
اگر به حکمهاي مقام معظم رهبری دقت كنيم که در حقیقت میشود آن را نقشه راه روسای سازمان تبلیغات اسلامی دانست؛ ميبينيم كه حضرت آقا سازمان تبليغات را یک سازمان خدوم معرفی فرمودهاند که این سازمان خدوم و با ارزش، از کارایی خوبی برخوردار است. با اين حال نیاز دارد با هوشمندی تمام نسبت به دشمنیهای اردوگاه استکبار با اسلام ناب، تلاش بی امانی داشته باشد و کمر به تبیین حقایق اسلام ببندد و آیین نجات بخش آن را معرفی كند.
تقويت روابط رياست و پرسنل
يكي از وظايف روابط عمومي، تنظیم روابط مربوط به حوزه ریاست و پرسنل است كه به این موضوع بايد بيشتر توجه شود؛ این حلقه واسط خیلی مهم است؛ باتوجه به اهتمامي كه حاجآقاي قمي نسبت به جهاد تبيين در اين چند ماه اخير داشتهاند بايد ديگر همكاران سازمان هم خود را جهادگر عرصه تبیین بدانند؛ بالاخره همه ما سرباز سازمان هستیم و در این عرصه بايد کمک کار باشيم. همچنين لازم است برنامههايي مانند آنچه در تجلیل از آزادگان سازمان با حضور حاج آقای قمی صورت گرفت، تقويت شود.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
کلیدواژه: روابط عمومی سازمان تبلیغات سازمان تبلیغات اسلامی شد تبلیغات اسلامی در مناسبت سازمان تبلیغات اسلامی روابط عمومی سازمان سازمان تبلیغات سازمان تبلیغات زمان محسوب می شد هم برای ماموریت سازمان محسوب مناسبت های دینی مقام معظم رهبری پشت سر گذاشته روابط عمومی آن مربوط به حوزه روحانی مستقر مرکزی سازمان بزنگاه ها حوزه هنری وزارت راه دهه هفتاد خاطرم هست محمدی عراقی برنامه ریزی آقای قرائتی سازمان خدوم وزارت راه استان ها ما در روابط مان در حوزه زمان دنبال آن زمان آن مقطع چه در فضای آن دوره ما کارهای سازمان ها حوزه هنری دوستان ما یک روحانی حاج آقای حداقل ها پس از آن ما در آن حاج آقا هم امر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۳۸۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زمان تبلیغات نامزدهای دور دوم انتخابات مجلس اعلام شد
تبلیغات نامزدهای دور دوم انتخابات مجلس از بامداد ۱۳ اردیبهشت آغاز میشود و تا ساعت ۸ صبح ۲۰ اردیبهشت ادامه خواهد داشت.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، تبلیغات نامزدهای دور دوم انتخابات مجلس از بامداد ۱۳ اردیبهشت آغاز میشود و تا ساعت ۸ صبح ۲۰ اردیبهشت ادامه خواهد داشت.
در این مرحله ۹۰ نامزد برای کسب ۴۵ کرسی دور دوازدهم مجلس با یکدیگر رقابت میکنند.
این نامزدها از ۲۲ حوزه انتخابیه در سراسر کشور در انتخابات شرکت میکنند.
دور دوم انتخابات دوازدهمین دوره مجلس ساعت ۸ صبح جمعه ۲۱ اردیبهشت برگزار میشود.
این مرحله از انتخابات در حوزههای انتخابیه «تبریز»، «تهران»، «آبادان»، «شیراز»، «کرمانشاه»، «خرمآباد و چگنی»، «قائم شهر» و «ملایر» به صورت تمام الکترونیک برگزار میشود. به صورت تمام الکترونیک برگزار خواهد شد. آموزشهای لازم در این خصوص از طریق صدا و سیما و سایر مراکز اطلاع رسانی به مردم ارائه خواهد شد.
وزارت کشور برگزاری انتخابات الکترونیکی در برخی حوزههای انتخابیه در دور اول را موفقیتآمیز دانسته و اعلام کرده است که مقدمات برگزاری دور دوم دوازدهمین دوره انتخابات مجلس فراهم شده است.